این روزها که دیگر چیز زیادی برای نوشتن نداشتم به این فکر میکردم که چرا به چنین روزگاری دچار شدم؟ مجبور شدم که تاریخچه نوشتنم را مرور کنم. چیز زیادی نبود. فقط این که به خودم یادآور شدم هرچهقدر هم که قدرتمند باشد نمیتواند خانهم را از من بگیرد و من به نوشتن ولو این که ضعیف باشم یا بد بنویسم به چشم یک خانه نگاه میکنم. اینجا خانه من است. روزهای بد داشتهم و روزهای خوب و البته جاییست که دوستش دارم.
با تمام این تفاسیر به خانهم بازگشتهم. هرچند شاید چیز زیادی برای نوشتن نیابم اما کماکان اینجا خواهم بود.
درباره این سایت