داشتم می‌نوشتم: "و بارها شکوه اولین‌ها را ." که دیدم فعل مناسبی برایش پیدا نمی‌کنم. در کنج ذهنم برایش ignore را در نظر گرفته‌بودم. فراموش کرده بودم که نمی‌توانم از این فعل وسط نوشته‌هایم استفاده کنم، حتی اگر بارها و بارها بی‌توجه به اطرافیانم به طرز اشتباهی افعال انگلیسی را وسط مکالماتم به کار برده باشم. برای پست کردن چیزی که در ذهن من بود باید از دیکشنری استفاده می‌کردم. معادل درستی برایش پیدا کردم. نادیده‌گرفتن. در همان لحظات کوتاهی که این جمله را در کانالم می‌نوشتم به این فکر می‌کردم که آخرین بار کِی بود که از این فعل استفاده کردم؟ یادم نمی‌آمد، شاید هیچ‌وقت تا به حال به کارم نیامده بوده.

   فارسی را دوست ندارم. باید به فارسی بنویسم چون یاد گرفته‌م که به فارسی بخوانم و بنویسم و اگر انگلیسی بنویسم سال‌ها وقت لازم دارم تا یاد بگیرم فصیح بنویسم و از این‌ها گذشته، جامعه چندانی برای خوانده شدن نخواهم داشت. فارسی را دوست ندارم چون زبان مادریم ترکی‌ست. همانی که گاهی مادرم وقتی عصبانی‌ست با همان زبان عتابم می‌کند، همانی که پدرم همیشه پشت تلفن با من با آن سخن می‌گوید.

   این که فارسی را دوست ندارم همیشه برایم دردساز بوده. درست به مثال روزهای اول جوانی که از هر نشانه نگی خجالت می‌کشیدم، این که بگویم فارسی زبانم قدری خجالت‌زده‌م می‌کند. اصلا از همینش بدم می‌آید. به فارسی نمی‌توانم حرف بزنم. حرف‌هایم پشت حفاظ سرد نتوانستن قایم می‌شوند و من همانند همان صحنه غم‌انگیز از فیلمی که مردی در برابر چشمان مرد غریبه‌ای با تکرار کردن جمله غریبی که مفهومی برای غریبه نداشت، خودش را سوزاند، خودم را می‌سوزانم. اشک می‌شوم. پنهان می‌شوم. فرار می‌کنم. ذوب می‌شوم میان دستان آشنایی که در آن لحظات از هر غریبه‌ای غریبه‌تر است و این را هم من می‌دانم هم او.

   نگفتن دردی دارد که تقریبا همه‌مان تجربه کرده‌ایم، نتوانستن را نمی‌دانم چگونه توصیف کنم. منی در برابر من مقاومت می‌کند. نمی‌پذیردم، مرا نمی‌هلد. آشکارا به جنگ با من برخواسته، همان منی که من است!

   بهانه می‌تراشم که بگویم عدم تواناییم برای حرف زدن همه تقصیر فارسی ضعیف من است. فارسی‌ای که برای عنوان گذاشتن نوشته‌هایم کم می‌آید، فارسی‌ای که افعالش گاهی برایم کوتاهند، فارسی‌ای که در مدرسه با آن توبیخ شدم، فارسی‌ای که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به آن کم لطفی می‌شود و من هم به سهم خودم چوب‌کاری‌ش می‌کنم.


مشخصات

آخرین جستجو ها